دانلود آهنگ جدید مهدیار و علیا به نام میخ
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای مهدیار و علیا به نام میخ
Download New Music By Mahdyar And Oliya Called Mikh
متن آهنگ مهدیار و علیا - میخ
قلما میرن بدجور طرف ورق //هر چقدم آب بدی خود فلکه منم
کش و پهن کردم آره بعد یه مدت //با فن پر بیاین که من لب قله م
نردبونا میرن سر دیوارای بلند//لخت خونا رو میکشن از بیمارای تو نم
منم میشم یه روزی توی قالبم تموم//ولی یاد روزی که بود این کام تلخ کبود
حالا شبا میبینم چندتا دود و تخت و شمع//
چه گلایی که له شدن لای تخته سنگ//
نه دیگه روی من هیچ حسابی نکن//دیگه هیچی برا من تو این سه ساله نموند
حرفای زیادی بود توی صورتای کبود//تنای زیادی رفتن تو فساد تموم
دمای زیادی رو بستی سر کولت//پل های زیادی هم رفتن لای جیب پولت
ول میچرخی و حالا کاملا آزاد//کسی روپایی نمیده میشه بازارت کساد
مشکلا نشدن این شنای رون//تو این گنبد هر ساله قلاب کبود
هم بازیاتم شدن سگای ولگرد //آب حوضتم خالی شدن ماهی ها هیکل
هیچ قانونی نداره این سرا و پیکر
جیبا پر مایه ولی لفظای کوزت//پولای مردمی که رفت لای دستگاه پزت
برا کلاس و کارت میشه رمزای دوصفر
کنار در موندن ببین خیلی ها بیدار//فقر و بی پولی میکنه لیدی رو بیدار
قلما میرن بد جور طرف ورق//هرچقد هم آب بدی خود فلکه منم
کش پهن کردم آره بعد یه مدت//با فن پر بیاین که من لب قلم
نردبونا میرن سر دیوارای بلند//لخت خونا رو میکشن از بیمارای تو نم
منم میشم یه روزی توی قالبم تموم//ولی یاد روزی که بود این کام تلخ کبود
سر صبح گرفت مغز لرزش زیاد//کاری کردی که از مغز ترکش بیاد
خون میچیکه از این تخته سنگ و فرش//همه دنبال پارتی گیر دخل و خرج
دیگه نیستم توی گذر ایام //همه باده به دست شدن و صور خیام
الان بگو ببینم چرا خشابا خالین //پنجاه میلیون زیر فشار مالین
به چپ نمیگیری چرا جیبا خالیه//از جیبا کندی بردی پزا عالیه
منم عقده موندم روی هفت هزار سال//روی منو بغلیم آره کم حساب داشت
اینجا چند ساله خشک و ثمره نیست
گربه رو میکشم روی کمر بیت
برای جیب خالی خاطره و طلبه نیست
روی ورقه نزار برام عدد بیست
قلما میرن بد جور طرف ورق//هرچقدر هم آب بدی خود فلکه منم
کش و پهن کردم آره بعد یه مدت//با فن پر بیاین که من لب قلم
نردبونا میرن سر دیوار بلند//لخت خونا رو میکشن از بیمارای تو نم
منم میشم یه روزی توی قالبم تموم//ولی یاد روزی که بود این کام تلخ کبود
جیب خالی و اعصاب تخمی//توله مایه ها تو رفاهن با اعمال کفری
سر دیدن من شدی نفس تو بینی//حالا اومدی و میخوای برام کلمه بچینی
همیشه واقفی ولی همیشه راکتی//وقتی میای جلو چک میخوری میری ساکتی
دست رو چشم و ورقه باز//بگو چند وقته نکردن صدقه لات
توی ایستگاه عقب کردی بیستا رو بغل//برا من دیگه دکمه میسکال نزن
هنوزم کردی جلوت ورق غیب //برا من هیچوقت نکن طلب خیر
لب و دهنا ببین پر شکر و شرینی//با پول ملت میری باید بری پکن رو ببینی
تاریخ مصرف داری آخه برگ پاییزی//زیر پام خش میدی بدون رنگ خالصی
